درود به همه ی بازیسنتری ها و بازیباز ها.

اول از همه شاید از خودتون بپرسید چرا اینقدر دیر این نقد رو نوشتم، راستش خیلی وقت پیش زمانی که بازی تازه اومده بود این رو نوشتم ولی بعلت یکسری مشکلات نتونستم نقد رو در سایت قرار بدم، حالا هم خیلی دیر نیست

بریم سر اصل مطلب.

Mafia II



تقریبا تا قبل از عرضه ی بازی GTA III سبکی به نام Open World وجود نداشت، همه ی بازی ها از محیط های محدود و داستان های خطی تشکیل شده بودند. پس از منتشر شدن شاهکاری به نام GTA III و محبوب شدن بیش از حد آن بعلت تازه بودن سبکش و آزاد بودن بازیباز در محیط، شرکت های دیگر بد ندانستند تا آنها هم به استقبال این سبک تازه وارد بروند! Illusion Softworks هم یکی از این شرکت ها بود. نتیجه ی کار یک بازی نیمه Open World، با داستانی بسیار غنی تر نسبت به GTA III بود که دنیای تاریک Mafia را به نمایش میگذاشت؛ حال پس از هفت (یا هشت!) سال انتظار، نسخه ی دوم این شاهکار توسط شرکت 2K Czech منتشر شده است. بعلت ایجاد استاندارد های جدید و کیفیت بصری بالای نسخه ی اول از این نسخه از بازی هم انتظار بسیار بالای می رفت، 2K Czech هم از نسخه ی دوم این بازی بسیار تعریف می کرد و با به نمایش گذاشتن تریلر هایی از این بازی همه را به تحسین وا میداشت. حال باید دید که موفقیت نسخه ی اول این بازی باز هم تکرار شده است یا خیر!؟

دنیای تاریک، ولی زیبای Mafia



نسخه ی اول بازی با بوجود آوردن یک داستان جذاب، مهیج و تاریک مخاطب را بر پای بازی میخکوب می کرد. طبق گفته ی سازندگان نویسنده ی نسخه ی قبلی این بازی، یعنی "دنیل واورا" (Daniel Vavra) برای این بازی داستانی 800 صفحه ای را پس از هفت سال نوشته است. داستان بازی در دهه ی 40 و50 و در 15 چپتر دنبال می شود. داستان این بازی در شهر آمریکا اتفاق می افتد و از زبان شخصیت اصلی بازی، یعنی "ویتو اسکالتا" (Vito Scaletta) روایت می شود. بازی توسط یک فلش بک به دوران کودکی ویتو آغاز می شود؛ در این فلش بک شما شاهد ویتو هستید که به همراه خانواده اش از شهر سیسیل راهی شهری رویایی به نام Empire Bay که در آمریکا واقع است میشود. سپس ویتو را خواهید دید که به سن 18 سالگی رسیده است و بر اثر فقری که پس از مهاجرت به این شهر پیدا کرده اند، با دوست صمیمی خود، "جو" (Joe) دست به سرقت می زند، اما پلیس ها آنها را محاصره می کنند، جو از صحنه فرار کرده و ویتو را تنها می گذارد، پلیس ها ویتو را می گیرند و به زندان می اندازند، سپس ویتو جنگ را به حبس ترجیح داده و به وطن خود یعنی ایتالیا می رود، از اینجاست که شما کنترل بازی را بدست می گیرید؛ سپس .یتو بر اثر یک انفجار مجروح می شود و می تواند یک ماه مرخصی بگیرد و به Empire Bay باز گردد؛ در آنجا دوست صمیمی او، یعنی جو کاری میکند که ویتو از خدمت به ارتش معاف شود. پس از کمی گشت و گذار با جو شما به خانه ی خود باز میگردید و با خواهر و مادر خود دیدار می کنید؛ سپس متوجه می شوید که پدر شما قبل از مرگ خود، از یکی از دوستان خود 2000 دلار پول قرض گرفته است و حالا طلب کار ها به خانواده ی شما فشار می آورند تا این پول را پس بگیرند. ویتو تصمیم می گیرد تا با مشغول شدن به یک کار سالم، این پول را فراهم کند؛ از اینجا است که داستان اصلی بازی شروع می شود. همانظور که مشاهده می کنید داستان بازی بسیار زیبا و درگیر کننده است، اما یکی از مشکل های داستان بازی روایت آن است که پس از مدتی کمی سرد می شود؛ ولی مهم ترین مشکل داستان بازی پایان نا تمام و گیج کننده ی بازی است.

 
کشتن و راندن!



 
یکی دیگر از فاکتور هایی که باعث محبوبیت نسخه ی اول بازی شد گیمپلی روان، متنوع و زیبای بازی بود. طبق گفته ی سازندگان بازی، این نسخه از بازی با رعایت فاکتور های گذشته، المان های جدیدی را وارد بازی می کرد و بازی را زیبا تر و متنوع تر از آنچه در نسخه ی قبل بود می کرد، اما این اتفاق نیافتاد و شما شاهد یک گیمپلی بسیار کلیشه ای، تکراری و بی روح هستید. ماموریت های بازی بر خلاف آنچه تصور می شد خطی هستند و در بازی خبری از حتی یک ماموریت جانبی هم نیست! ماموریت های بازی بر روی نقشه با یک علامت قرمز نمایش داده می شوند. شما با رفتن به این نقاط، یک ماموریت می گیرید که در 90% اوقات چیزی جز رانندگی یا کشتن نیست! ماموریت های بازی فقط به دو مدل، یعنی کشتن و رانندگی تقسیم می شوند؛ به طوری که نیمی از وقت را در حال رانندگی و باقیمانده را پشت کاور و کشتن دشمن ها سپری می کنید. تنوع اسلحه های بازی بسیار بایین است و شما شاهد تعداد محدودی مسلسل، کلت کمری و شاتگان هستید که فقط در 2 ساعت پایانی بازی، ناگهان با سیلی عظیمی از اسلحه های گوناگون مواجه خواهید شد. مواد منفجره ی بازی هم به نارنجک (فقط یک بار در چپتر اول و مرحله آخر بازی) و کوکتل مولوتوف محدود می شوند. اما خوشبختانه بازی از تنوع خوبی در خودرو ها برخوردار است؛ در بازی چیزی خدود 30 خودرو وجود دارد که البته بیشتر از 10 تای آنها مدل های مشابه هستند که فقط اسمشان فرق می کند! (به عنوان مثال از یک خودرو، مدل پلیس، تاکسی و چند مدل دیگر وجود دارد) خوشبختانه سیستم کاور گیری بازی عیب و نقصی خاصی ندارد و باعث مشکل سازی نمی شود، اما نباید از برخورد تیر هایی از ناکجا آباد به ویتو چشم پوشی کرد. نشانه گیری اسلحه ها هم خوب و قابل قبول است. رانندگی با خودرو ها هم بسیار عالی کار شده است، نه زیاد طبیعی مانند GTA IV و نه زیاد آسان مانند GTA San Andreas! یکی از خوبی های بازی تیون کردن خودرو ها است. شما می توانید در گاراژ هایی که در خیابان ها موجود هستند، پلاک، رینگ و لاستیک ها، موتور و رنگ خودرو ی خود را تغییر دهید. یکی از چیزهایی که در اوایل بازی بسیار جذاب است، مبارزات از نزدیک (Close Combat) بازی است که حالتی حرفه ای تر از بازی هایی همانند GTA به خودش گرفته است. در مبارزات تن به تن بازی شما می توانید گارد گرفته، ضربه ی سبک یا ضربه ی سنگین بکنید و یا توسط Counter Attack دشمن ها را بزنید. در سیستم مبارزات تن به تن ضربه های تمام کننده هم وجود دارند که بعلت نداشتن تنوع پس از مدتی جذابیت خود را از دست می دهند. در بازی 2 نوع آیتم برای پیدا کردن وجود دارد، یکی پوستر های Wanted و دیگری مجله های Pl4yB0y! یکی از چیزهایی که جای خالی اش در بازی احساس میشود، بخش مولتیپلیر است که میتوانست بسیار جذاب و درگیر کننده باشد که البته به DLC هایی که برای بازی عرضه خواهند شد، بخش مولتیپلیر هم به آن اضافه خواهد شد . در کل گیمپلی بسیار تکراری بازی لطمه ای جبران نا پذیر به بازی وارد کرده است.

باگ ها در مقابل زیبایی ها!


 

گرافیک بازی بسیار زیبا و چشم نواز است، به دو شرط، یکی آنکه از باگ های آن چشم پوشی کنید و دیگری روی یک PC آخرین سیستم به انجام بازی بپردازید! شما در بازی بارها شاهد افت فریم، Screen Tearing ( دو تکه شدن تصویر) و باگ های دیگری هستید. از باگ های بازی که بگذریم، گرافیک بازی بسیار زیبا و بالا است. اوایل بازی که در فصل زمستان هستید، قدرت انجین بازی را درک خواهید کرد. روی سقف خودرو ها اگر برف باشد، پس از مدتی آب می شود، یا اگر خودروی خود را در یک گوشه پارک کنید، پس از مدتی روی آن برف جمع می شود (هرچه بیشتر خودرو یکجا باشد، بیشتر روی آن برف جمع می شود) لباس های شما هم از این قاعده مستثنی نیستند و پس از مدتی برفی می شوند؛ نکته ی جالب در مورد لباس های بازی، پیروی آنان از یک انجین جدا گانه است که به طبیعی شدن هرچه بیشتر این بازی، کمک میکند. البته قدرت انجین این بازی اینجا تمام نمی شود، در فصل تابستان با رفتن درون گل و خاک خودروی خود را کثیف خواهید کرد! یا لباس های شما هم پس از مدتی خاکی و یا حتی خونی می شوند. افکت دود بازی هم بسیار عالی است، از دیگر قدرت های انجین بازی، این است که نور روی دود تاثیر می گذارد، بعنوان مثال اگر ترمز بکنید و به دودی که از اگزوز خودرو خارج میشود نگاه بکنید، شاهد انعکاس نور قرمز درون دود خواهید بود. چمن ها و درختان بازی هم بسیار زیبا و عالی کار شده اند و مشکلی ندارند. یکی دیگر از چیزهایی که این بازی را از لحاظ بصری از دیگر بازی ها متمایز می کند، فیزیک بسیار قوی آن، مخصوصا در نسخه PC آن است. تخریب پذیری بازی، انفجار ها، خراب شدن خودردو ها، ضربه خوردن شما! و... در این بازی بسیار زیبا و چشم نواز کار شده اند. فقط بعضی ایرادات عجیب، مانند نتوانستن به درون آب رفتن، چه با خودرو و چه پیاده (دور محیط های آبی، دیوار های نا مرئی قرار دارد!) به دور از انتظار است. مشکل گرافیک بازی به باگ های آن محدود نمی شود، یکی دیگر از مشکلات بازی، طراحی صورت شخصیت ها است! انجین بازی در این زمینه بسیار ضعف دارد. صورت شخصیت ها بسیار بی کیفیت، چوبی و بی روح کار شده است. Lip Synch ( هماهنگی صدا با دهان شخصیت ها) هم زیاد جالب و طبیعی نیست. همین صورت شخصیت ها کمی به احساس درون محیط بازی بودن بازیباز لطمه زده است. در کل گرافیک این عنوان بسیار عالی و زیبا کار شده است و اگر کمی از باگ های آن کم میشد و ریزه کاری های بیشتری را در آن رعایت می کردند شاهد یک شاهکار بودیم!

 
رادیو را روشن بگذارید!


 

صداگذاری بازی بدون اغراق بی نقص است! صدای شخصیت ها، اسلحه ها، تصادف ها، انفجار ها و ... همه عالی و بدون نقص هستند. یکی از چیزهایی که بخش موسیقی بازی را به یک شاهکار نزدیک می کنید آهنگ های بسیار زیبای آن است؛ آهنگ های دهه ی چهل و پنجاه که بسیار زیبا و دلنشین هستند و شما را به معنای واقعی به حال و هوای آن زما می برند. موسیقی های بازی انواع مختلفی هم دارند و یکی از خوبی های آهنگ های بازی از نظر من این است که از همان اول همه ی موسیقی ها پخش نمی شوند و در هر چپتر از بازی ما شاهد آهنگ های جدید و متنوعی هستیم که از تکراری شدن موسیقی های بازی جلو گیری کرده است. بازی از درون مایه های طنز هم در دیالوگ های شخصیت های بازی برخوردار است. به دفعات پیش خواهد آمد که جو، دوست صمیمی ویتو در یک صحنه ی بسیار جدی چنان حرف خنده داری بزند که شما را به قهقهه وا دارد! (مثال خودم!) در کل صداگذاری بازی بسیار عالی وبدون نقص کار شده است.

 
دهه ی چهل و پنجاه را بهتر بشناسید

در کل بازی Mafia II یک بازی بسیار زیبا و عالی است که یکی از مهمترین مشکلاتی که به آن ضربه زده است، توقع بازیباز ها است! به غیر از گیمپلی تکراری و برخی باگهای گرافیکی، این بازی یک شاهکار محسوب میشود و در کل خرید این عنوان را به همه توصیه می کنم تا شما هم وارد دنیای زیبا و تاریک مافیا بشوید و دهه ی چهل و پنجاه آمریکا را بهتر بشناسید!